قلب من با تو می تپد:فصل دو قسمت اول✨⛓️
قلب من با تو می تپد:فصل دو قسمت اول✨⛓️
____________________
چویا:ما کجاییم؟ دازای..دازای..دازاییییی
دازای:اوه بیدار شدی؟
چویا:آره چرا من تو بیمارستانم؟
چرا تو اون لباس عجیب غریب رو پوشیدی؟
دازای:خب ما دوباره تناسخ پیدا کردیم و تو الان یه دانشجویی و منم یه معلم و جالب تر اینجاس که.... که.... 🤣( از خنده جر خوردن)
چویا:زهرمار چته؟
دازای:اوه.. اوه... ببخشید من و اتسوشی و کوا معلمیم و تو دانشجو و خبببب....
( چویا پرید وسط حرفش)
چویا:اتسوشی و آکوتاگاوا اینجا چیکار میکنن؟
دازای:نمیخوای بقیه حرفامو بشنوی؟
چویا تو ذهنش:ععععع چرا ناراحت شده؟ :/ البته برام مهم نیس ولی خببب...
چویا:باشه.... میخوام بشنوم
دازای:اوکی اوکی من نامزد دارمممممم یاع یاع یاع و اون داستانش مفصله بعدا برات تعریف میکنم خب باشو یه خورده تو مدرسه بگرد ببین چیزی پیدا میکنی یا نه
چویا:اوکی
چویا:خب من یه پسر فقیرم و هیچ دوستی هم ندارم... البته خب همیشه نداشتم... نه... نه بیخیال اصلا چرا دارم خودمو ناراحت میکنم وایسا چرا احساس میکنم دارم میوفتم.....
یه نفر ناشناس:چوییییییییییی
____________________
بله.. بله بخاطر اصرار یه فن دو آتیشه دازای و چویا گذاشتم
آریگاتو از حمایتاتونننننن:)
____________________
چویا:ما کجاییم؟ دازای..دازای..دازاییییی
دازای:اوه بیدار شدی؟
چویا:آره چرا من تو بیمارستانم؟
چرا تو اون لباس عجیب غریب رو پوشیدی؟
دازای:خب ما دوباره تناسخ پیدا کردیم و تو الان یه دانشجویی و منم یه معلم و جالب تر اینجاس که.... که.... 🤣( از خنده جر خوردن)
چویا:زهرمار چته؟
دازای:اوه.. اوه... ببخشید من و اتسوشی و کوا معلمیم و تو دانشجو و خبببب....
( چویا پرید وسط حرفش)
چویا:اتسوشی و آکوتاگاوا اینجا چیکار میکنن؟
دازای:نمیخوای بقیه حرفامو بشنوی؟
چویا تو ذهنش:ععععع چرا ناراحت شده؟ :/ البته برام مهم نیس ولی خببب...
چویا:باشه.... میخوام بشنوم
دازای:اوکی اوکی من نامزد دارمممممم یاع یاع یاع و اون داستانش مفصله بعدا برات تعریف میکنم خب باشو یه خورده تو مدرسه بگرد ببین چیزی پیدا میکنی یا نه
چویا:اوکی
چویا:خب من یه پسر فقیرم و هیچ دوستی هم ندارم... البته خب همیشه نداشتم... نه... نه بیخیال اصلا چرا دارم خودمو ناراحت میکنم وایسا چرا احساس میکنم دارم میوفتم.....
یه نفر ناشناس:چوییییییییییی
____________________
بله.. بله بخاطر اصرار یه فن دو آتیشه دازای و چویا گذاشتم
آریگاتو از حمایتاتونننننن:)
۵.۳k
۱۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.