اوکی.... ولی چرا بچه رو لیسا گذاشتن؟

لیسا : میشه بابا تهیونگمو دعوا کنی عمو؟؟
شوگا: چرا؟
لیسا : آخه اون شبا مامانو میزنه، خیلی دردش میادو گردن و تنش هم کب.ود میشه.
شوگا: بچه جون، شبا بگیر بخواب کاری هم به کارشون نداشته باش حتما بابا تهیونگ مهربونت میخواد برات یه داداشی خواهری چیزی بیاره.
لیسا: چجوری؟؟؟
شوگا: نمیدونم خودت امشب برو اتاقشون میفهمی
لیسا: باوشه
دیدگاه ها (۱)

‌ا/ت و تهیونگ میرن با.ر.تهیونگ: یه لیوان وودکا برای من...تهی...

وی و ا/ت داخل یک خونهٔ متروکه‌ی مطلقا تاریک.ا/ت: از این جرئت...

تهیونگ: دارم میرم سمت گیاه‌خواری..ا/ت: آفرین!ا/ت : مگه تو چی...

ا/ت سر سفره نمکدون رو به تهیونگ میده.ا/ت: ازم تشکر کن...تهیو...

خون آشام عزیز (60)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط