گفتم که مکش مرا به غم گفت به چشم

گفتم که؛ مکش مرا به غم، گفت: به چشم
زین بیش مکن جور و ستم، گفت: به چشم

گفتم که؛ مگوی راز من با چشمت
کو کرد مرا چنین دژم، گفت: به چشم

#اوحدی_مراغه‌ای
دیدگاه ها (۳)

چه غم وقتی جهان از عشق نامی تازه می‌گیرداز این بی‌آبرویی نام...

بسم اللّه الرحمان الرحیمإِلَهِي عَظُمَ الْبَلاَءُ وَ بَرِحَ ...

سخنِ عشق تو بی‌ آن که برآید به زبانمرنگ رخساره خبر می‌دهد از...

🕊 کَیفَ أَرجُو غَیرَکَ وَ الْخَیرُ کُلُّهُ بِیَدِکَچگونه به ...

🌱🍒بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکنمِهر حریف و یار دگر می‌کنی ...

﷽‌🌱گفتم: این رسم وفا با من مهجور نبودگفت: این عشق تو با شِکو...

گفتم به دام اسیرم ، گفتا که دانه با منگفتم که آشیان کو ؟ گفت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط