رمان سه کتاب

رمان سه کتاب
اثری از : زویا پیرزاد
نشر :مرکز
بهترین رمان سال 1380
صبح های زود اشپزخانه فقط مال من بود
چای درست میکردم،بساط صبحانه را روی میز میچیندم و تمام مدت با خودم حرف میزدم.گاهی خودم بودم ،گاهی ادم های دیگر.پدرم،مادرم،معلم ها،عمه یا مادربزرگ..
ادم های صبح هایم همونجوری بودند که دوست داشتم باشند ..
دیدگاه ها (۳)

حیف تموم شد..

به به...

کفش های بچگی همسرم...

روزتان را فردا خوب شروع کنید و با لبخند از خواب بیدار شوید.....

love Between the Tides³⁵تهیونگ: عاشق کی؟ ا/ت: توتهیونگ: من؟ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط