من براش مثله یه دریا بودم

من براش مثله یه دریا بودم
که هر وقت دلش میگرفت میومد و ساعت ها پیشم میشستو با اون نگاه نازو بچگونش به منو خورشید در حال غروب ذل میزد و زیر لب آروم درد و دل میکرد و وقتی که شب میشد پاچه هاشو میزد بالا و میومد توی آغوشم اشکاشو پاک میکردو میرفت
دیدگاه ها (۲)

مسیر زندگی یک طناب باریک است!! که اگر نتوانید بین عقل و قلبت...

#مخاطب_خاصحس من ناب بود اما طرف گاو بود...!!!😉 😄

از مرگ ماهی ها میترسم وگرنه درد دلم را به دریا میگفتم!!!

خوشبختی جدا تعریفی ندارهیکی با یه دوچرخه خوشبختهیکی با یه هک...

برده ﴾ ۴۰ part یه سول موهاشو پشته گوش اش داد و دلخور گفت :...

قلب سیاه نشان سرخ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط