بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد

بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد
دلبری هست به هر حال به پا برخیزد

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد

آه در سینه ی عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد

جرأتش نیست کسی حرف جهنم بزند
گر پیِ کار ِ گنهکار ز جا برخیزد

زائر آن است که در کوی تو اُتراق کند
آنکه در عرش نشسته ست چرا برخیزد؟

تا به دستِ کرم تو به نوایی نرسد
از سر ِ راه محال است گدا برخیزد

بر سر خاکم اگر آهوی تو گریه کند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد
دیدگاه ها (۳)

خوش به حال کسی که در صحنت ، زیر باران اسیر خواهد شد . .دارم ...

تا خورده گره دل به سر زلف تو هر سوزخمی زده بر قلب من از خنجر...

قال رجل من أهل خراسان للرضا (ع) : یا بن رسول الله !.. رأیت ر...

بر نمی گردم از این پنجره رویایی تا تبسم بوزد از این پنجره رو...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط