ز هجرش بس در خود گم شدم آگاهیم نبود

ز هجرش بس ڪہ در خود گم شدم، آگاهیم نبود

ڪہ هر شب من ڪجا و او ڪجا و دل ڪجا باشد؟
#امیرخسرو_دهلوے
🌷 🌾 🌿
دیدگاه ها (۲)

در هیچ پرده نیست، نباشد نوای توعالم پر است از تو و خالیست جا...

گرفتم اینکه گشایند پای بسته‌ی ماچه می‌کنند به بال و پر شکسته...

آنروز که در محشر مردم همه گرد آیندما با تو در آن غوغا دزدیده...

هرگزم امید و بیم از وصل و هجر یار نیستعاشقم عاشق مرا با وصل ...

شب زیارتی

شب‌هاے پاییز ،شبیہ رؤیایی‌اند ڪہ بیدار نمےشودهوا بوے #خاطرہ ...

من اگر مستت شوم بانو، تو جامم میشوی؟هرچہ دارم نذر چشمانت، بن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط