ساقیا امشب دلم را از قفس آزاد کن
ساقیا امشب دلم را از قفس آزاد کن
وین دل ویرانه را با لطف مِی آباد کن
ساقیا جامی بده تا بگسلد غم از دلم
امشب ای دل این غم دیرینه را فریاد کن
امشب ای غم ، بهر این دل لحظه ای آرام گیر
زین سبب فردا و فردا ها چنان بیداد کن
غصه را گفتم که امشب نگذرد از کوی دل
تا که دم باغیست مرا زین دغدغه آزاد کن .
وین دل ویرانه را با لطف مِی آباد کن
ساقیا جامی بده تا بگسلد غم از دلم
امشب ای دل این غم دیرینه را فریاد کن
امشب ای غم ، بهر این دل لحظه ای آرام گیر
زین سبب فردا و فردا ها چنان بیداد کن
غصه را گفتم که امشب نگذرد از کوی دل
تا که دم باغیست مرا زین دغدغه آزاد کن .
۱۸.۳k
۱۰ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.