پدرخوانده پارت ۱۵

_____________
+راستی قشنگ به خودت برس شاید یکی اومد گرفتت
_ بابااااااااا
+غلط کردم
_راستی عکاسی دوم کیه؟
+امم گرفتی
_جان؟
+دیدی مدت عکاسی کمی طولانی شد؟ دیدن که کلی وقت اومده تصمیم گرفتن عکاسی روز بعدم همه موقعه بگیرن
_واو
+اره دیگه
_ساعت چنده.....واتتت کی شد ۱
+جان..... ش‌ت من باید برم
ویو ادمین
دیگه هردو رفتن بالا و کوک لباس های کاری رو پوشید و رفت و ا/ت هم یه دوش ۱ ساعته گرفت و اومد بیرون بدنش رو خشک کرد و به موهاش حالت داد یه آرایش ملایمی کرد و لباسش رو پوشید
ساعت ۲:۳۰ بود راه افتاد به سمت شرکت peol و دقیقا راس ساعت ۳ رسید شرکت و رفت سمت منشی که اونجا بود
_ ببخشید
=بله... عا خانم جئون خوش اومدید
_ممنون اتاق آزمون واسه مدل کجاست
=آزمون؟... خوب طبقه دوم اتاق ۶
_ممنون
ا/ت رفت به اتاق و آزمون رو داد و از اتاق اومد بیرون که با شوگا مواجه شد
_سلام عمو شوگا
$ سلام چطوری
_خوبم ممنون شما چطوری
$بد نیستم آزمون چطور بود
_خوب بود ولی نمیدونم قبول میشم یا نه
$قبول میشی مطمعن باش
_تقلب؟
$نمی‌کنیم نگران نباش
_باشه من دیگه برم با اجازه
$باشه خداحافظ
_خداحافظ
ا/ت رفت و شوگا هم برگشت به کاراش برسه
دیگه تا شب خبر خاصی نشد پس
*پرش زمانی به شب*