پارت سی و دوم رمان تب داغ هوس:
32
«تا اومدم نگامو ازش بگيرم گفت »: _ميدوني نفس من يه حساسيت دارم که اگر اُد کنه بد جور گرد و خاک ميکنم با وحشت نگاش کردم و در جاش جا به جايي شد و گوشه شالمو ميون انگشتاش گرفت.... دوباره اون خال کوبي رو روي پشت دستشو ديدم !..._ _چون تو در حال حاضر صنم جديدي با من پيدا کردي من بايد اين قانونو بهت بگم ..«بدون اينکه گوشه شالمو رها کنه نگاهي برانداز کننده به سر تا پام انداخت و بعدچشم به چشمم دوخت و گوشه لبشو جوييدو با لحن محکم وتن صداي آروم گفت: _اگر تا زماني که بامني حتي اگر «انگشت دست آزادشو بالا آورد و گفت:»حتي اگر يه اس ام اس به پسري ،مردي بزني يا جواب اس ام اسشو نو بدي چه برسه به اينکه با هاشون قرار بذاري يا احياناً دوست بشي يا هر غلط بيجاي ديگه اي دور از چشم من انجام بدي ...«لبخندي پهن لبش کرد و نفسي کشيد وبا مهربوني تصنعي به صورتم نگاه کرد و گفت:»من سر اون کسي رو که جرئت کرده به قلمروي من نزديک بشه و با تو قرار بذاره و جرئت کرده با تو باشه رو ، تويي که به من خيانت کردي رو «چشماشو رو هم گذاشتوباز کرد و گفت :» بلايي ميارم که مرغاي آسمون براش ختم قران بگيرند آهسته دستشو از رو شالم کشيد روي بازوم خودمو کمي جمع کردم دوست نداشتم لمسم کنه
«تا اومدم نگامو ازش بگيرم گفت »: _ميدوني نفس من يه حساسيت دارم که اگر اُد کنه بد جور گرد و خاک ميکنم با وحشت نگاش کردم و در جاش جا به جايي شد و گوشه شالمو ميون انگشتاش گرفت.... دوباره اون خال کوبي رو روي پشت دستشو ديدم !..._ _چون تو در حال حاضر صنم جديدي با من پيدا کردي من بايد اين قانونو بهت بگم ..«بدون اينکه گوشه شالمو رها کنه نگاهي برانداز کننده به سر تا پام انداخت و بعدچشم به چشمم دوخت و گوشه لبشو جوييدو با لحن محکم وتن صداي آروم گفت: _اگر تا زماني که بامني حتي اگر «انگشت دست آزادشو بالا آورد و گفت:»حتي اگر يه اس ام اس به پسري ،مردي بزني يا جواب اس ام اسشو نو بدي چه برسه به اينکه با هاشون قرار بذاري يا احياناً دوست بشي يا هر غلط بيجاي ديگه اي دور از چشم من انجام بدي ...«لبخندي پهن لبش کرد و نفسي کشيد وبا مهربوني تصنعي به صورتم نگاه کرد و گفت:»من سر اون کسي رو که جرئت کرده به قلمروي من نزديک بشه و با تو قرار بذاره و جرئت کرده با تو باشه رو ، تويي که به من خيانت کردي رو «چشماشو رو هم گذاشتوباز کرد و گفت :» بلايي ميارم که مرغاي آسمون براش ختم قران بگيرند آهسته دستشو از رو شالم کشيد روي بازوم خودمو کمي جمع کردم دوست نداشتم لمسم کنه
- ۳.۵k
- ۰۱ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط