سوت و کور خونه دلا پریشونه

سوت و کور خونه دلا پریشونه
علی یارش و روی شونه هاش میبره شبونه
علی تنهای تنها خسته و مات و مبهوت
داره زهراش و امشب میذاره بین تابوت

بی تاب و مضطر مرتضی
زهرا شده حاجت روا
حیدر پریشان است
شام غریبان است

کبودی صورت گل روی ابرو
داره می گیره جون علی و کبودی بازو
به علی این همه وقت چرا چیزی نگفتی
تازه فهمیدم امشب چرا رو میگرفتی

با رفتن جانش علی
همراه طفلانش علی
بی تاب و گریان است
شام غریبان است

رو شونه زینب غم عالمین
روضه سر خاک مادرش روضه حسین
سر داداش حسین و میذاره روی سینه
شده کرب و بلایی شب سرد مدینه

طفلان میان خیمه گاه
زینب میان قتلگاه
آتش فروزان است
شام غریبان است
دیدگاه ها (۴)

دیگر علی تنها شده مدینه بی زهرا شدهآتش زدن در و دیوارآت...

رسیده جان من بر لب علی جان حلالم کن علی جانز دنیا می‌روم...

با گریہ بیایید بہ دادش برسیممادر وسط کوچه ڪمڪ مے خواهد

بین کوچه مادرم افتاده می‌خواهد کمک زخم من خورده نمکبشکند د...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط