چند پارتی

چند پارتی
part:1

ویو یجی(همون ا.ت)
صبح با قیافه کیوت هیونجین بیدار شدم اوه خودم رو معرفی نکردم من یجی هستم و ۲ ساله که با هیونجین قرار میزارم این اواخر هر چی بهش میگم شغلت چیه همش حرف رو می پیچونه و بهم نمیگه ولی امروز می خوام از دوباره ازش بپرسم هنوز داشتم به قیافه کیوتش نگاه میکردم که بیدار شد منم خودم رو زدم به خواب.

هیونجین:میدونم بیداری نمی خواد ادا در بیاری(خنده)
یجی:داری درباره چی حرف میزنی(خمیازه الکی)
هیونجین:(خنده)
یجی:یاااا به چی میخنده
هیونجین:باشه خانوم خواب منم میرم الان صبحونه می خورم
یجی:صبر کن منم بیام

در حال خوردن صبحونه

یجی:هیونجین میشه یه سوال بپرسم
هیونجین:بپرس
یجی:میشه بدونم کجا کار میکنی که ۱۰ صبح میری ۸ شب برمیگردی
هیونجین:خب...ااا راستي کی ازدواج کنیم
یجی:هوفف هیونجین فکر کردی من خر ام
هیونجین:خب ... باشه من تو یه شرکت کار میکنم
یجی:چه شرکتی ؟
هیونجین:شرکت بازرگانی
یجی:پس چرا هی بهت میگفتم می پیچوندیم
هیونجین:نمیدونم
یجی:......
هیونجین:به هر حال من دیرم شد باید برم سرکار
یجی:اوکی خداحافظ(لبخند)
هیونجین:صبر کن اول (ا.ت رو بوسید)
یجی:داری چیکار میکنی😐
هیونجین:دارم صبحونه دومم رو میخورم
یجی:به هر حال بای
هیونجین:بای

ویو یجی
هیونجین رفت منم رفتم سراغ تلوزیون که سریال ببینم

۱ ساعت بعد

سریال ام تموم شد رفتم برای خودم ناهار درست کنم که گوشیم زنگ خورد دیدم موناِ(دوست صمیمیش) جواب دادم

مونا:سلام خره
یجی:سلام بوزینه
مونا:بی ادب
یجی:خودت شروع کردی خب
مونا:به هر حال میگم یه البوم قدیمی داشتیم پر عکس های ما دو تا بود
یجی:خب
مونا:میتونی از یکی از صفحه هاش عکس بگیری بفرستی
یجی:کدوم صفحه
مونا:هر کدوم که خواستی
یجی:باشه کاری نداری
مونا:نه
یجی:پس خداحافظ
مونا:خداح....
یجی قط کرد
مونا:عجب حیوونیِ ها

ادامه دارد....

#بی_تی_اس #استری_کیدز #نامجون #جین #شوگا #آگوست_دي #یونگی #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما #هان #چان #فلیکس #هیونجین #چانگبین #لینو #سونگمین #جونگین