شیدایی شاید رسم عاشقیست و بی رسمی عاقلی.

من میدانم‌که دیوانه ام
شاید هم" جنون عشق" دارم !
نمیدانم.

اما میدانم ،
عشق منشوری به عظمت قلب دارد
و مبدائی به رسم "نرسیدن" .

من از تو عشق نمیخواهم
تظاهر کردن نمیخواهم
حتی تمام قلبت راهم نمیخواهم
من قسمت کوچکی از تو رامیخواهم که فقط و فقط متعلق به من باشد ،
همین را برای من نگه دار
خودم را تاابد برای تو نگهدارم.

#سِودا
#دلنوشته
#خودم_نوشته

▪︎- ¹¹ مهرماهِ ¹⁴⁰¹ - ▪︎
⁰³.⁴²
دیدگاه ها (۹)

میخواستمت و تمام آنچه که خواستنی بود " تو " بودی .

از " هنوز:" تا "همیشه"، از " آغازِ هر آغازی" تا پایان و اتمام" هرچیزی" ، از سکوتِ آغشته به فریاد و از فریادِ آلوده به بغض،

ما ساکنانِ روابطِ بی نامیم دستمان در دوستت دارم گفتن باز

دلم میخواهد تیتر تمام روزنامه های دنیا "حالِ دل خوب مردمان ایران" باشد ، و صدای قهقهه های هموطنانم آوای روتین زندگیمان شود از آگهی های ترحیم ،

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط