بسم الله الغیور
بسم الله الغیور
قسمت(175) درسنامه عفاف، ص 359
♦️درس هفتم: عفتِ در پوشش 12
🔹فلسفه و فايدههاي حجاب
3) حجاب و امنیت فردی و اجتماعی
خاطرهای از یک روحانی
قبل از نقل خاطره باید بگویم که بعضی از کلاسهای دانشگاه ما [در اثر بیتدبیری مسئولین] تا ساعت 10 شب ادامه دارد و این برای بسیاری از دختران مشکلزا شده است! اینک اصل خاطره:
ساعت حدود 5 عصر بود که ناگهان یک دختر خانمی مانتویی، با ظاهری بسیار نامناسب وارد اتاق من شد و سلام کرد!
جواب سلامش را که دادم بدون مقدمه گفت: «حاج اقا ببخشید میتوانم به شما اعتماد کنم؟ بچهها میگویند راز کسی را فاش نمیکنید!».
من هم محکم گفتم: «مطمئن باش».
همین که خیالش راحت شد با احتیاط گفت: «حاج آقا من یک سؤال شرعی دارم آیا دختران میتوانند برای امنیت خود اسلحه همراه خودشان داشته باشند؟».
«حاج آقا راستش را بخواهید من هر روز یک سلاح سرد امثال چاقو و ... با خودم دارم ولی میخواهم یک کلت کمری تهیه کنم!»
گفتم: «آخه چرا؟»
گفت: «من بعضی وقتها که تا ساعت 9 یا 10 شب کلاس دارم وقتی به منزل بر میگردم نزدیک ساعت 11 شب میشود برای همین وقتی از دانشگاه به طرف خانه میروم در پیادهرو پسرها اذیت میکنند.
من هم بدون مکث گفتم: «خوب از نظر دین هیچ طوری نیست شما اسلحه دفاعی داشته باشید!
برای همین خیلی زود گفت: «چه اسلحهایی مجاز است؟ اسمش چیه؟».
گفتم: «اسم آن سلاح بیخطر و بسیار کارآمد چادر است! شما یک هفته استفاده کن ببین اگه کسی مزاحمت شد دیگه هیچ وقت به طرفش نرو!».
ادامه👈 در ص359 درسنامه عفاف
چادر=جادُرّ
@efaf_amin
قسمت(175) درسنامه عفاف، ص 359
♦️درس هفتم: عفتِ در پوشش 12
🔹فلسفه و فايدههاي حجاب
3) حجاب و امنیت فردی و اجتماعی
خاطرهای از یک روحانی
قبل از نقل خاطره باید بگویم که بعضی از کلاسهای دانشگاه ما [در اثر بیتدبیری مسئولین] تا ساعت 10 شب ادامه دارد و این برای بسیاری از دختران مشکلزا شده است! اینک اصل خاطره:
ساعت حدود 5 عصر بود که ناگهان یک دختر خانمی مانتویی، با ظاهری بسیار نامناسب وارد اتاق من شد و سلام کرد!
جواب سلامش را که دادم بدون مقدمه گفت: «حاج اقا ببخشید میتوانم به شما اعتماد کنم؟ بچهها میگویند راز کسی را فاش نمیکنید!».
من هم محکم گفتم: «مطمئن باش».
همین که خیالش راحت شد با احتیاط گفت: «حاج آقا من یک سؤال شرعی دارم آیا دختران میتوانند برای امنیت خود اسلحه همراه خودشان داشته باشند؟».
«حاج آقا راستش را بخواهید من هر روز یک سلاح سرد امثال چاقو و ... با خودم دارم ولی میخواهم یک کلت کمری تهیه کنم!»
گفتم: «آخه چرا؟»
گفت: «من بعضی وقتها که تا ساعت 9 یا 10 شب کلاس دارم وقتی به منزل بر میگردم نزدیک ساعت 11 شب میشود برای همین وقتی از دانشگاه به طرف خانه میروم در پیادهرو پسرها اذیت میکنند.
من هم بدون مکث گفتم: «خوب از نظر دین هیچ طوری نیست شما اسلحه دفاعی داشته باشید!
برای همین خیلی زود گفت: «چه اسلحهایی مجاز است؟ اسمش چیه؟».
گفتم: «اسم آن سلاح بیخطر و بسیار کارآمد چادر است! شما یک هفته استفاده کن ببین اگه کسی مزاحمت شد دیگه هیچ وقت به طرفش نرو!».
ادامه👈 در ص359 درسنامه عفاف
چادر=جادُرّ
@efaf_amin
- ۱۱۸
- ۰۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط