پارت
پارت 2
همون روز جونگکوک به دانشگاه رفته بود برای طراح لباس برای کنسرت (یادم رفت بگم که نازی و ات رشتشون طراحی لباس هست🥴)
و به ات میخوره ات هم که بلند میشه میگه
ات : یه معذرت خواهی بد نیستا
کوک : ببخشید ولی شما به من خوردی
ات : هی آقای کور اگه دقت کنی شما به من خوردی
کوک : اولا کور خودتی دوما ببخشید ولی شما هم باید معذرت خواهی کنید
ات: معذرت میخوام 😒
وقتی نازی ات از دانشگاه به خونه برگشتن
مکالمه توی ماشین 🤍
ات: راستی نازی بهت نگفتم
نازی :چیو
ات: امروز داشتم میومدم تو ماشین یه پسر قد بلند بهم خورد چقدر پرو بود (پرو عمته مادر..... 🎀 🦥 )
رسیدن خونه.....
__________________________
چطور بود ❓
همون روز جونگکوک به دانشگاه رفته بود برای طراح لباس برای کنسرت (یادم رفت بگم که نازی و ات رشتشون طراحی لباس هست🥴)
و به ات میخوره ات هم که بلند میشه میگه
ات : یه معذرت خواهی بد نیستا
کوک : ببخشید ولی شما به من خوردی
ات : هی آقای کور اگه دقت کنی شما به من خوردی
کوک : اولا کور خودتی دوما ببخشید ولی شما هم باید معذرت خواهی کنید
ات: معذرت میخوام 😒
وقتی نازی ات از دانشگاه به خونه برگشتن
مکالمه توی ماشین 🤍
ات: راستی نازی بهت نگفتم
نازی :چیو
ات: امروز داشتم میومدم تو ماشین یه پسر قد بلند بهم خورد چقدر پرو بود (پرو عمته مادر..... 🎀 🦥 )
رسیدن خونه.....
__________________________
چطور بود ❓
- ۲.۱k
- ۱۷ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط