برای سبز شدن ... نه! بهار کافی نیست
برای سبز شدن ... نه! بهار کافی نیست
که شوره زارم و این کشت وکار لازم نیست
- بهار مال درخت است، خوش خیال دلم!
برای تکه ی سنگی بهار کافی نیست-
خدا اگرچه به ما اختیار داده ولی
قبول کن که فقط اختیار کافی نیست
شلوغ می شود این ایستگاه و میدانم
برای رفتن از اینجا قطار کافی نیست
چطور پشت نگاه تو گم کنم خود را؟
که پشت شیشه ام و استتار کافی نیست
سیاه کردن پیراهنت عزیز دلم!
برای تسلیت داغدار کافی نیست
چقدر مانده به پایان؟ قرار شد دنیا-
مرا زمین بزند چندبار؟ کافی نیست؟
کسی به مادرم ای کاش زودتر می گفت
دعای خیر در این روزگار کافی نیست
که شوره زارم و این کشت وکار لازم نیست
- بهار مال درخت است، خوش خیال دلم!
برای تکه ی سنگی بهار کافی نیست-
خدا اگرچه به ما اختیار داده ولی
قبول کن که فقط اختیار کافی نیست
شلوغ می شود این ایستگاه و میدانم
برای رفتن از اینجا قطار کافی نیست
چطور پشت نگاه تو گم کنم خود را؟
که پشت شیشه ام و استتار کافی نیست
سیاه کردن پیراهنت عزیز دلم!
برای تسلیت داغدار کافی نیست
چقدر مانده به پایان؟ قرار شد دنیا-
مرا زمین بزند چندبار؟ کافی نیست؟
کسی به مادرم ای کاش زودتر می گفت
دعای خیر در این روزگار کافی نیست
۲.۹k
۲۷ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.