من برا داشتن تو

من براے داشتن تو
گریه هایے بود ڪه پنهان ڪردم ،
دلتنگی هایے ڪه یواشڪے نگه داشتم،
جنگ ها ڪردم اما بے سر و صدا!؟

من براے داشتنت ،تصمےم ها گرفتم:
خوبی ها را در تو و بدے ها را در دیگران دیدم،
تو را دیدم و آنها را نخواستم ڪه ببینم،
قوانےن را دور زدم و دلخورے ها را آتش زدم
و...
تو براے داشتن من ...؟
دیدگاه ها (۱)

خدا رو چه دیدیشاید اون ناممڪن ڪه بهش فڪر میڪنیهمین روزا ممڪن...

دلتنگ ڪ باشے الڪے بداخلاق میشےدلتنگ ڪ باشےالڪے بهونه میگیرے...

تاجگذاری p9

Dark Blood p۷

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط