پارت ۱۰
پارت ۱۰
اون اون مامانم بود که غرق در خون بود هیچ وقت یادم نمیره...
+موضوع دختره؟
-هوف عجب فضولی هستیا همینایی هم که گفتم رو چون بهت اعتماد کردن گفتم
+ بگو دیگه *یه زره سرد
-یااا خیلی بیشعوری من همه چیز گفتم ولی تو باز باهام سردی
+هوف اوکی
-موضوع اون دختره... عاشق کسی شده بودم که با سه نفر بود.. من من دوست نداشتم چهارمی باشم اونا باهم تری. سام بودن
+اوووو
اممم بیا با هم اشنا شیم؟
-اول تو بگو بعد من راستی از همه
چیت بگو حتی از.. لباس.. زیرات *🕳️😐
+هوییی منحرف تا همین جاهم خیلیه
-اوکی*ناراحت
+هوف اوکی
خب
اسمم اته ۲۲سالمه
از لباس های باز خوشم نمیاد ولی کسی اذیتم کنه از حرسش میپوشم
کسی تاحالا به من دست نزده 🕳️ پاک پاکم 🖐
به عشق باور دارم ولی خب دوست پسر ندارم
-سینگل به گور
+خودتم هستی ایشش 😒
-خو حالا ادامه لباساتو
+اوکی اوکی میگم *قرمز شد
خب بیشتر چیزی رنگ قرمز و مشکیه و خب دیگه
-*شبیه لبو شده بود 😂 *
خب دیگه عا راستی ارایش میکنی؟
+ نههههههه عمرا داداشم منو میکشه....
-چی داداش؟؟
حمایت کنید عا راستی وقتی من شکلک میزارم یعنی قیافه اون فرد در ان زمان
اون اون مامانم بود که غرق در خون بود هیچ وقت یادم نمیره...
+موضوع دختره؟
-هوف عجب فضولی هستیا همینایی هم که گفتم رو چون بهت اعتماد کردن گفتم
+ بگو دیگه *یه زره سرد
-یااا خیلی بیشعوری من همه چیز گفتم ولی تو باز باهام سردی
+هوف اوکی
-موضوع اون دختره... عاشق کسی شده بودم که با سه نفر بود.. من من دوست نداشتم چهارمی باشم اونا باهم تری. سام بودن
+اوووو
اممم بیا با هم اشنا شیم؟
-اول تو بگو بعد من راستی از همه
چیت بگو حتی از.. لباس.. زیرات *🕳️😐
+هوییی منحرف تا همین جاهم خیلیه
-اوکی*ناراحت
+هوف اوکی
خب
اسمم اته ۲۲سالمه
از لباس های باز خوشم نمیاد ولی کسی اذیتم کنه از حرسش میپوشم
کسی تاحالا به من دست نزده 🕳️ پاک پاکم 🖐
به عشق باور دارم ولی خب دوست پسر ندارم
-سینگل به گور
+خودتم هستی ایشش 😒
-خو حالا ادامه لباساتو
+اوکی اوکی میگم *قرمز شد
خب بیشتر چیزی رنگ قرمز و مشکیه و خب دیگه
-*شبیه لبو شده بود 😂 *
خب دیگه عا راستی ارایش میکنی؟
+ نههههههه عمرا داداشم منو میکشه....
-چی داداش؟؟
حمایت کنید عا راستی وقتی من شکلک میزارم یعنی قیافه اون فرد در ان زمان
۱.۵k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.