در بوی نارنجی پیراهنت

در بوی نارنجی پیراهنت
تاب می‌خورم بی‌تاب می‌شوم
و دنبال دست‌هایت می‌گردم
در جیب‌هایم
می‌ترسم گمت کرده باشم در خیابان
به پشت سر بر می‌گردم
و از تنهایی خودم وحشت می‌کنم 
بی تو زندگی کنم یا بمیرم؟
نمی‌دانم تا کی دوستم داری
هرجا که باشد 
باشد 
هرجا تمام شد 
اسمش را می‌گذارم
آخر خط من.
دیدگاه ها (۲)

خیـــلی کم گذاشتی...خیـــلی نبودی...مــــــــــــن امـــــــ...

قهوه دم میکنمنصف قاشق سیانور به فنجانت میریزم!لبخند که میزنی...

بـه عشق اعتقادی ندارم ..میگوید تو را عاشقم (میخاهمت)اما جایی...

من هرگز بلد نبودم معشوقه ی خوبی باشم چون معشوقه های خوب مدام...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط