ارباب کوک p7
ارباب کوک p7
از زبان نویسنده خوشگلتون
جونگکوکخنده ای با صدای زیادی کرد و گفت
کوک: مثلا میخوای چیکار کنی
چول اسلحه اش را در اورد و به سمت جونگکوک گرفت
کوک: با کشتن من چیزی دستگیرت نمیشه تازه من 10 تا جون دارم
جونگکوک اسلحه اش را در اورد و مثل چول سمت او گرفت
چول: یا ات رو میدی یا بزور بگیرم
کوک: من که بهت نمیدمش خودتم که نمیتونی بگیریش پس بیخیال شو و گورتو گم کن
چول: فک نکن ازت میترسم و دارم میرم میخوام خودم ات رو بگیرم
چول سمت ماشینش رفت و برگشت و گفت
چول: مواظب ات باش
و رفت سوار ماشینش شد رفت
ویو کوک
کوک:مرتیکه عوضی فک میکنه میتونه ات رو بگیره
کای: اگر گرف چی؟
کوک: حرف نزنی نمیگن لالی
کای: باشه بابا
راه افتادیم سمت عمارت
♡ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡
شاید بعضی موقع ها کم بنویسم ولی دوتا پارت باشع ولی بعضی موقع ها همون یه پارت ولی خب بیشترع دیگ
عکس اتم گذاشتم
از زبان نویسنده خوشگلتون
جونگکوکخنده ای با صدای زیادی کرد و گفت
کوک: مثلا میخوای چیکار کنی
چول اسلحه اش را در اورد و به سمت جونگکوک گرفت
کوک: با کشتن من چیزی دستگیرت نمیشه تازه من 10 تا جون دارم
جونگکوک اسلحه اش را در اورد و مثل چول سمت او گرفت
چول: یا ات رو میدی یا بزور بگیرم
کوک: من که بهت نمیدمش خودتم که نمیتونی بگیریش پس بیخیال شو و گورتو گم کن
چول: فک نکن ازت میترسم و دارم میرم میخوام خودم ات رو بگیرم
چول سمت ماشینش رفت و برگشت و گفت
چول: مواظب ات باش
و رفت سوار ماشینش شد رفت
ویو کوک
کوک:مرتیکه عوضی فک میکنه میتونه ات رو بگیره
کای: اگر گرف چی؟
کوک: حرف نزنی نمیگن لالی
کای: باشه بابا
راه افتادیم سمت عمارت
♡ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ♡
شاید بعضی موقع ها کم بنویسم ولی دوتا پارت باشع ولی بعضی موقع ها همون یه پارت ولی خب بیشترع دیگ
عکس اتم گذاشتم
۱۱.۶k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.