شیشه پنجره را باران شست

🌧🌧


دلگیر به اندازه تمام باران های آمده و نیامده ی این شهر شلوغ...




وای، باران...باران؟
شیشه پنجره را باران شست...
از دل من اما،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟












#حمید_مصدق#شعر_نو#دلتنگی_باران#زمستان
دیدگاه ها (۰)

شیرین ترین بهانه ی دنیا چه می کنی.

دوست تر دارمت از خویشتنت

از ابرها آن تکه که تویی نخواهی بارید

آدم که نباشی حوا معشوقه ی شیطان ست.

وای ، باران بارانشیشه ی پنجره را باران شستاز دل من اماچه کسی...

تو بیا و همدم این دل بی جانم باشآخرین هم سفر فصل زمستانم باش...

پنجره ها را که باز کردمسرد بودتنم لرزیداز این کوچه ی لخت و ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط