مرا حیران تر از حیران تر از حیران پذیرفتی

مرا حیران تر از حیران تر از حیران پذیرفتی
تو را گریان تر از گریان تر از گریان صدا کردم
 
دلم تنهاتر از تنها تر از تنهاییت را دید
تو را یکتا لقب دادم  ،تو را عرفان صدا کردم
 
کجایی ساحل آرامش دریای طوفانی
پریشان بودم ای دریا تو را طوفان صدا کردم
 
تو را در تابش بی خواهش خورشید فهمیدم
تو را در بارش آرامش باران صدا کردم
 
صدا کردم صدا کردم صدایم را غمت لرزاند
تو را نالان ، تو را لرزان تو را از جان صدا کردم
 
تو می دیدی مرا احساس می کردم چه می خواهی
تو انسان آفریدی... مثل یک انسان صدا کردم
 
سلام ای پاسخ آوازهای بی صدای دل
سلامت می کنم هر روز و هر شب ای خدای دل
 
سلامم را تو پاسخ گفته ای با تابش عشقت
دلم آرام شد در ساحل آرامش عشقت
 
یاامام رضاآرامش الانم رومدیون نگاه دیشبت هستم ممنونم آقا.
#یا_امام_رضا
#یا_علی
#شیعه
دیدگاه ها (۵)

دلم تا از مسیر عشق رد شدبه اشعارم نظر بی حصر و حد شدکسی که گ...

آهای دشمنای علیاگر گیری وضو با آب زمزماگر سجاده گردد عرش اعظ...

چه حس زیباییه وقتی میفهمی ارباب بهت عنایت کرده ، آرومت کرده،...

«فاطمه» با دست خود بر گل نوشت«مقنعه» دارند گلهای بهشتچهره گل...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط