بودن بعضی از آدما شبیه ساعت شنیه

بودنِ بعضی از آدما شبیه ساعت شنیه؛
کنار خودت داریشون، توو دستات داریشون،
اما هر لحظه حجمِ نبودنشون زیاد و زیاد تر میشه،
و تو هیچ کاری از دستت برنمیاد؛ جز اینکه فقط تماشا کنی و ببینی کی آخرین دونه ی شن پایین میفته، آخرین بهونه ی بودن.

بعد اگه هم بخوای ساعت شنی رو زیر و رو کنی
تا واسه چند لحظه هم که شده دوباره بودنشونو به دست بیاری؛ تازه میفهمی که فقط انبوهی از "نبودن" ها رو زیر و رو کردی! 👤 بابک زمانی
دیدگاه ها (۱)

روزیجاییدقیقه ایخودت را باز خواهی یافتو آن وقتیا لبخند خواهی...

نارونِ کبود اندامِ من صابون نزن دلت را بخاری از این ابرها بل...

.از خواب خسته ام؛به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارمچیزی شبیه بی...

بستن چشم هایت چیزی را تغییر نمی دهد. هیچ چیز فقط به خاطر این...

پارت ۷

p18ات قدم های مستقیم تندی سمت دفترش برمیداشت، و پدرش پشت سرش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط