نارون کبود اندام من

نارونِ کبود اندامِ من
صابون نزن دلت را
بخاری از این ابرها بلند نمیشود
خاطر خاک خورده ات را به امید رنجور مدار
که باران اگر هم بیاید
چیزی از من و تو نخواهد شُست ... 👤 عرفان پاکزاد
دیدگاه ها (۱)

آدم هایی که سکوت می کنند یک روز فریاد می کشند، از جلد خود بی...

‏گاهی اوقات با یک اشتباه، نوزده نمی شیصفر می شی ..

روزیجاییدقیقه ایخودت را باز خواهی یافتو آن وقتیا لبخند خواهی...

بودنِ بعضی از آدما شبیه ساعت شنیه؛ کنار خودت داریشون، توو دس...

کنار تو بودن،طعم و حس و حالِ خاص خودش را دارد!مثل مزه ی گوجه...

Part10اومد داخل و...‌‌کوک:ا/ت دوستت..‌میا:خودم اومدم تو لازم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط