دیگر زجان سیرم، بیا برگرد مــولا
دیگر زجان سیرم، بیا برگرد مــولا
زین هجر می میرم ، بیا برگرد مولا
هر چند دورم از تو امـّـا بی رخ تو
از زنـــدگی سیرم، بیا برگرد مولا
از بس نشستم در غروب بی کسی ها
هـر جمعه دلگیرم، بیا برگرد مولا
مپسند چون رنگ شفق دلخون بمانم
در صبـح تقدیرم، بیا برگرد مولا
فصل جوانی با تو بودن عشــق دارد
از غـم مکن پیرم، بیا برگرد مولا
پرسند اگـر از منتــهای آرزویــم
ایـنست تکبیـرم، بیا برگرد مولا
زین هجر می میرم ، بیا برگرد مولا
هر چند دورم از تو امـّـا بی رخ تو
از زنـــدگی سیرم، بیا برگرد مولا
از بس نشستم در غروب بی کسی ها
هـر جمعه دلگیرم، بیا برگرد مولا
مپسند چون رنگ شفق دلخون بمانم
در صبـح تقدیرم، بیا برگرد مولا
فصل جوانی با تو بودن عشــق دارد
از غـم مکن پیرم، بیا برگرد مولا
پرسند اگـر از منتــهای آرزویــم
ایـنست تکبیـرم، بیا برگرد مولا
۱.۸k
۱۰ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.