پارت فیک جیمین

پارت ۱۶ فیک جیمین

...
رفتن پایین
یونجی هم رفت پایین پیش ات
ات: آ یونجی من برن ببینم پسرا غذارو به گا دادن یا ندادن؟
یونجی؛ اوهوم
ات رفت پیش پسرا
ات: یا یونگی
ات: ترجمه شد؟
یونگی: اوهوم
و گوش دادن ( معنی‌ش رو گذاشتم)
ات: بچه‌ت چند ماه‌شه؟
یونگی: حدود ۵ ماه
ات: خب شکم مادر تو اون زمان کمی باد میکنه و راه رفتن واسش سخت میشه
ات: فعلا ارتباطی باهاش نداشته باش در حد همخونه
یونگی: اوهوم
ات: خب جیمین...
جیمین: بله
ات: تو دقیقا چیکار میکنی؟
جیمین: بعدا بهت میگم
ات: من الان میخام بشنوم
یونگی: اون جاسوس مادر من بود
ات: خب،
یونگی: پدرش اون‌و مجبور به اینکار کرا
یونگی: جیمین شروع کرد جاسوسی که من دیدمش و باهاش رفیق شدم
یونگی: کمی بعدش پدر جیمین مادر من رو دید و عاشقش شد و ازدواج کردن ولی خب هنوز اطلاعات رو جیمین داره... یجورایی مامور اطلاعات که چه از من پدرش مادرم و... اطلاعات داره
ات: اوهوم پس یجورایی پلیس مخفی و جاسوس بودی؟
جیمین: آ..آره

_____________
خب کم بود ولی خیلی چیزا مشخص شد
یسری چیزا نامفهومِ بفرمایید:
خب همونطور که میدونید جیمین ۸ سالش بود که مادر واقعی‌ش رو از دست داد
حالا اینم گفتم که پدرش مثل یه رئیس بود برای جیمین
خلاصه که بهش دستور میده که جاسوسی کنه که با یونگی آشنا میشه اونا هردو مادر و پدر نداشتن که پدر جیمین مادر یونگی رو میبینه و میپسنده و ازدواج میکنن
سوالی چیزی داشتید بپرسید
دیدگاه ها (۳)

خب دوستان به سرم زد یه فیک از جونگ‌کوک بزارم که تاریخی و... ...

معرفی فیک جونگ‌کوکجنگجو سلطنتیشخصیت ها:جونگ‌کوک ( ولیعهد)جون...

۲۷۹ تا و لایک که کلا ۱۵ تاس#فیلم #کیوت #لش #اسپرت #تیکتاک #ف...

خب اینم معنی حرفای یونجی و پدرشیونجی:فعلا چیزی از پسره دستگی...

p1

نام فیک: عشق مخفیPart: 25ویو جیمین*هوففف میدونستم سر شغلم چن...

اما من عاشقتم!پارت ۶ ویو ته به اجوما گفتم براش غذا ببره و به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط