مدرسهای در ساحل بابلرود

"مدرسه جای درسه، بچه نباید بترسه" اینجا هم یک #مدرسه است؛ یک دبستان دخترانه در ساحل #بابلرود، شهر #بابلسر، که هنگام قدم زدن در آن محیط متوجهش شدم و از آن عکسبرداری کردم‌. مثل تمام مدارس مقطع ابتدایی، اینجا هم سعی شده تا با نمایش اِلِمانهای #کودک_پسند حس اضطراب دانش‌آموزان را نسبت به محیط کم کنند؛ اما فقط به نقاشی بسنده نکرده‌اند. یکی از دیوارنگاره‌ها، شکلی حجم یافته از دختری دانش‌آموز است که گویا گواهی فارغ‌التحصیلی‌اش را در دست گرفته است. کلاه دانشگاهی‌اش مؤید این مدعاست. با این حال این حجم، چندان هم چشم‌نواز نیست و بیشتر به موجودی ناقص‌الخلقه می‌ماند. آن گواهینامه کذایی هم به #ساندویچ و #لقمه_مامان_پیچ شبيه‌تر تا مدرک تحصیلی! غیر از آن، سه مداد رنگی حجیم هم روی دیوار کار کرده‌اند. از این مجسمه‌ها که بگذریم می‌رسیم به نقاشی‌ها. چهار دختربچه دانش‌آموز را می‌بینیم که هر کدام در حالتی هستند؛ از پریدن تا دویدن. آثار برخورد #ترقه روی دیوار بدجوری با ظاهر حرکتی‌شان هماهنگ است! حجابها مرتب است و یک خال مو هم معلوم نیست؛ اما همگی در یک چیز دیگر هم مشترکند؛ چشمان آبی رنگ! والله در بین مردم شمال #چشم_آبی وجود دارد؛ ولی همه که اینطور نیستند. اتفاقاً #چشم_مشکی‌ ها و #چشم_میشی‌ ها خیلی بیشترند؛ هم در بابلسر و هم در سایر نقاط استان. لابد از نظر نقاش، این خودش کامل کننده زیبایی و دوست داشتنی بودن است! شاید هم سفارش کارفرمایش است. هر چه باشد مدرسه "#غیر_دولتی" است. این را بزرگ سردر مدرسه می‌گوید. اما آخرین هنرنمایی از همه جالب‌تر است؛ مجموعه کتاب‌های چیده شده روی هم: فرهنگ فارسی معین، هشت کتاب سهراب سپهری، قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب، نهج‌البلاغه جلد۱ [!]، شاهنامه فردوسی و دست آخر کتاب مخزن‌الاسرار نظامی گنجوی. حالا قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب و فرهنگ فارسی معین را می‌شود در حد دانش‌آموز دبستانی دید ولی مخزن‌الاسرار! بگذریم. می‌ماند آن جمله انتهای دیوار که اگر نقطه‌های سرخ آب‌نبات مانندش را ندید بگیرید جمله زیبایی است: "موفقیت از آن شماست"
دیدگاه ها (۰)

یک نمای متفاوت

خار سر دیوار

نوستالوژی ارتقا یافته

سوررئال در خیابان

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط