مسیحای جوانمرد من

-مسیحای جوانمرد من!
ای ترسای پیرِ پیرهن چرکین!
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای…

منم من؛
میهمان هر شبت، لولی‌وش مغموم

منم من؛
سنگ تیپا خورده‌ی رنجور

منم دشنام پست آفرینش،
نغمه‌ی ناجور

نه از رومم، نه از زنگم،
همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در،
بگشای؛
دلتنگم...
#مهدی_اخوان_ثالث
دیدگاه ها (۸)

دیگر چه بلایی ست غم انگیزتر از این من بار سفر بستم و یک شهر ...

حاصل از کشمکش زندگی ای دل نامی استگــو نماند ز من ...

-به کجا چنین شتابان ؟گون از نسیم پرسیددل من گرفته زینجاهوس س...

زندگی میگفتاز هر چیزمقداری به جا می ماند !دانه های قهوه در ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط