به کجا چنین شتابان

-به کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم

به کجا چنین شتابان ؟
به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا سرایم
سفرت به خیر !‌ اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را....
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
دیدگاه ها (۳)

-مسیحای جوانمرد من!ای ترسای پیرِ پیرهن چرکین!هوا بس ناجوانمر...

دیگر چه بلایی ست غم انگیزتر از این من بار سفر بستم و یک شهر ...

زندگی میگفتاز هر چیزمقداری به جا می ماند !دانه های قهوه در ش...

ای ستاره، ای ستارهء غریب!ما اگر ز خاطر خدا نرفته‌ایمپس چرا ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط