تنهاترین بهانه ی دنیای من تویی

تنهاترین بهانه ی دنیای من تویی
در رو بروی آینه زیبای من تویی

وقتی که از تمام جهان خسته می شوم
آغوش دلنشین و پذیرای من تویی

با بوی سیب خنده ی تو زنده می شوم
تو یوسف مؤنث و عیسای من تویی

وقتی به شام آخر خود فکر می کنم
احساس می کنم که یهودای من تویی

بر لوح سرنوشت من امضای چشم توست
مُهر نماز و خاتَمِ طُغرای من تویی

وقتی که زیر گوش خدا حرف می زنم
راز و نیاز و ناله و نجوای من تویی

مجنون ترین حماسه ی دنیای تو منم
شیرین ترین تغزل شیوای من تویی
دیدگاه ها (۵)

نمی‌خواستماین عشق را فاش کنمناگاه به خود آمدم،دیدم همه کلمات...

کنار تو چه آرومم، چه آرومی کنار منتو چشمای تو آرومه چشای بی ...

❤️عشقچیز عجیبے ستوقتے از مندیڪتاتورے مے سازد ، زود رنجڪه تنه...

دوستت دارم ،ای شکوه موج ، ای خروشان بر دل ساحل خاموش ،ای بها...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط