سناریو شیطان کش 🖤🩷🖤🩷
سناریو شیطان کش 🖤🩷🖤🩷
عشق واقعی پارت ۵ 🖤🩷🖤🩷
میتسوری : اوناهاش اونجاست !
اوبانای : آره اونجاست ! تو جلو نرو شاید خطرناک باشه !
میتسوری : نه اینجوری نمیشه ، نمیشه دست تنها وارد مبارزه بشی اینجوری خیلی خطرناکه !
اوبانای : نه تجربه ی من بیشتر از شماست چیزی نمیشه من نمیخوام توی اولین معموریتت آسیب ببینی من میرم جلو و شما هم بقیه مردم رو دور کن
میتسوری : باشه پس . . . خیلی مراقب خودت باش 🥺
اوبانای : باشه
میتسوری : پس من رفتم
اوبانای : این موجود عجیب دیگه چیه ؟ تا حالا همچین شیطانی رو ندیده بودم ! وایسا ببینم ای وای پس این نیروی نامرعی رو نمیشه زد پس شیطان اصلی همون پیرزنه باید سریع کارشو تموم کنم
میتسوری : از اینکه ایگورو سان رو با اون شیطان تنها گذاشتم احساس بدی دارم هرچند ایگورو سان خیلی قویه ولی نباید تنهاش میزاشتم🥺 باید سریع مردم رو دور کنم و برگردم پیش ایگورو سان
اوبانای : این پیرزن تا دو دقیقه ی پش اینجا بود الان کجا رفت ؟
میتسوری : ایگورو سان پشت سرتتتتتت !!!
اوبانای : ها ؟
وای این نیزه ها از کجا اومد ؟ کانروجی فرار کن خطرناکه اگه اینجا بمونی
میتسوری : ولی من نمیتونم شما رو با این شیطان وحشی تنها بزارمممم😭
اوبانای : باشه پس عقب وایسا تا آسیب نبینی
میتسوری : باشه
اوبانای : وای خیلی قویه اون نیروی نامرعی منو گرفته شمشیرم که روش اثر نداره
میتسوری : ای واییییی م من باید ایگورو سان رو نجات بدم نمیتونم همینجوری عقب وایسم و مردن کسی که عاشقشم رو نگاه کنم
تنفس عشق فرم سوم
اوبانای : چی ؟ اون نجاتم داد ؟ ولی چجوری ؟ آخه شمشیر که روی این نیرو تأثیر نداره وایسا ببینم شمشیرش چقد عجیبه مثل شلاقه حتما با شمشیرش مثل شلاق به این نیروی نامرعی ضربه زده ! اون . اون کارش فوقالعادس
میتسوری : واییی ایگورو سان حالت خوبههه؟ ببخشید دیر نجاتت دادممممم حالت خوبههه؟
اوبانای : آره آره من خوبم
میتسوری : خداروشکر 😭
.
.
.
.
.
.
برای اینکه پارت بعدی رو زودتر بزارم لایک کن😊
عشق واقعی پارت ۵ 🖤🩷🖤🩷
میتسوری : اوناهاش اونجاست !
اوبانای : آره اونجاست ! تو جلو نرو شاید خطرناک باشه !
میتسوری : نه اینجوری نمیشه ، نمیشه دست تنها وارد مبارزه بشی اینجوری خیلی خطرناکه !
اوبانای : نه تجربه ی من بیشتر از شماست چیزی نمیشه من نمیخوام توی اولین معموریتت آسیب ببینی من میرم جلو و شما هم بقیه مردم رو دور کن
میتسوری : باشه پس . . . خیلی مراقب خودت باش 🥺
اوبانای : باشه
میتسوری : پس من رفتم
اوبانای : این موجود عجیب دیگه چیه ؟ تا حالا همچین شیطانی رو ندیده بودم ! وایسا ببینم ای وای پس این نیروی نامرعی رو نمیشه زد پس شیطان اصلی همون پیرزنه باید سریع کارشو تموم کنم
میتسوری : از اینکه ایگورو سان رو با اون شیطان تنها گذاشتم احساس بدی دارم هرچند ایگورو سان خیلی قویه ولی نباید تنهاش میزاشتم🥺 باید سریع مردم رو دور کنم و برگردم پیش ایگورو سان
اوبانای : این پیرزن تا دو دقیقه ی پش اینجا بود الان کجا رفت ؟
میتسوری : ایگورو سان پشت سرتتتتتت !!!
اوبانای : ها ؟
وای این نیزه ها از کجا اومد ؟ کانروجی فرار کن خطرناکه اگه اینجا بمونی
میتسوری : ولی من نمیتونم شما رو با این شیطان وحشی تنها بزارمممم😭
اوبانای : باشه پس عقب وایسا تا آسیب نبینی
میتسوری : باشه
اوبانای : وای خیلی قویه اون نیروی نامرعی منو گرفته شمشیرم که روش اثر نداره
میتسوری : ای واییییی م من باید ایگورو سان رو نجات بدم نمیتونم همینجوری عقب وایسم و مردن کسی که عاشقشم رو نگاه کنم
تنفس عشق فرم سوم
اوبانای : چی ؟ اون نجاتم داد ؟ ولی چجوری ؟ آخه شمشیر که روی این نیرو تأثیر نداره وایسا ببینم شمشیرش چقد عجیبه مثل شلاقه حتما با شمشیرش مثل شلاق به این نیروی نامرعی ضربه زده ! اون . اون کارش فوقالعادس
میتسوری : واییی ایگورو سان حالت خوبههه؟ ببخشید دیر نجاتت دادممممم حالت خوبههه؟
اوبانای : آره آره من خوبم
میتسوری : خداروشکر 😭
.
.
.
.
.
.
برای اینکه پارت بعدی رو زودتر بزارم لایک کن😊
۴.۰k
۱۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.