سناریو اند تیم
(ادامه)
#ایجو:رو مبل دراز کشیده بودی و داشتی کتاب میخوندی که یهو کتابو از دستت کشید و روت خیمه زد
+هی چیکار میکنییی
-باید برای یه شب سخت آمادت کنم
خندیدی و ایجو با تعجب بهت نگاه کرد
-فکر نکنم موضوع خنده داری باشه
+خب میدونی عزیزم،امشب نمیتونیم انجامش بدیم
-یاااا ات دوباره پریودی؟
سرتو تکون دادی
-ولی همین ماه پیش پریود بودی که
+خب باید ماهانه باشه دیگه
با نارحتی از روت بلند شد و کنارت نشست،روی پاش نشستی و دستاتو قاب صورتش کردی
+قول میدم جبران کنم باشه؟
-اگه غیر از این باشه پشیمون میشی
#ماکی :توی مهمونی لباس باز پوشیده بودی و بابت این خیلی عصبی بود،وارد خونه شدین و کفشاتو درآوردی که به دیوار قفلت کرد
-لباس امشبت خیلی باز بود خانوم ا. ت
سرتو پایین انداختی
+خب توی تنم قشنگ بود،منم دلم خواست بپوشمش
-پس دنبال تنبیهی آره؟
میخواستی حرفی بزنی که ادامه داد
-البته میدونم که پریودی عشقم
براید استایل بغلت کردو به سمت تخت بردت و گفت
-پس یه شب دیگه تنبیهت میکنم،فعلا باید ازت مراقبت کنم
لبخند زدی و گردنشو بوسیدی
+دوست دارم اوپا
-منم همینطور ات
#جو:ایشون کلا مراقبت بود و کلی بهت توجه میکرد و بهت کمک میکرد و اصلا فکر اینکارا به سرش نمیزد
#هاروآ:داشتین فیلم میدیدین که حس کردی هاروآ حالش خوب نیست،فیلمو نگه داشتی و به سمتش برگشتی
+خوبی عزیزم؟
-آره فقط...
+جانم چی نیاز داری؟
-میشه امشب...
خجالت کشید و ادامه حرفشو نزد،متوجه شدی چی میخواد پس بهش نزدیک شدی و خودتو تو بغلش جا دادی
+میدونم چی میخوای عزیزم،ولی فعلا نمیتونم باشه؟
لبخندی زد و سرتو بوسید
-میدونم ات،میتونیم یه شب دیگه انجامش بدیم
لبخندی زدی گفتی
+ممنونم که درکم میکنی هارویییی
و فیلمو پلی کردی
#یوما: ایشون خوابع مزاحم نشو عنتر برقی شیشششششششش
#هر_کی_لایک_نکنه_عنتر_برقیه
#ایجو:رو مبل دراز کشیده بودی و داشتی کتاب میخوندی که یهو کتابو از دستت کشید و روت خیمه زد
+هی چیکار میکنییی
-باید برای یه شب سخت آمادت کنم
خندیدی و ایجو با تعجب بهت نگاه کرد
-فکر نکنم موضوع خنده داری باشه
+خب میدونی عزیزم،امشب نمیتونیم انجامش بدیم
-یاااا ات دوباره پریودی؟
سرتو تکون دادی
-ولی همین ماه پیش پریود بودی که
+خب باید ماهانه باشه دیگه
با نارحتی از روت بلند شد و کنارت نشست،روی پاش نشستی و دستاتو قاب صورتش کردی
+قول میدم جبران کنم باشه؟
-اگه غیر از این باشه پشیمون میشی
#ماکی :توی مهمونی لباس باز پوشیده بودی و بابت این خیلی عصبی بود،وارد خونه شدین و کفشاتو درآوردی که به دیوار قفلت کرد
-لباس امشبت خیلی باز بود خانوم ا. ت
سرتو پایین انداختی
+خب توی تنم قشنگ بود،منم دلم خواست بپوشمش
-پس دنبال تنبیهی آره؟
میخواستی حرفی بزنی که ادامه داد
-البته میدونم که پریودی عشقم
براید استایل بغلت کردو به سمت تخت بردت و گفت
-پس یه شب دیگه تنبیهت میکنم،فعلا باید ازت مراقبت کنم
لبخند زدی و گردنشو بوسیدی
+دوست دارم اوپا
-منم همینطور ات
#جو:ایشون کلا مراقبت بود و کلی بهت توجه میکرد و بهت کمک میکرد و اصلا فکر اینکارا به سرش نمیزد
#هاروآ:داشتین فیلم میدیدین که حس کردی هاروآ حالش خوب نیست،فیلمو نگه داشتی و به سمتش برگشتی
+خوبی عزیزم؟
-آره فقط...
+جانم چی نیاز داری؟
-میشه امشب...
خجالت کشید و ادامه حرفشو نزد،متوجه شدی چی میخواد پس بهش نزدیک شدی و خودتو تو بغلش جا دادی
+میدونم چی میخوای عزیزم،ولی فعلا نمیتونم باشه؟
لبخندی زد و سرتو بوسید
-میدونم ات،میتونیم یه شب دیگه انجامش بدیم
لبخندی زدی گفتی
+ممنونم که درکم میکنی هارویییی
و فیلمو پلی کردی
#یوما: ایشون خوابع مزاحم نشو عنتر برقی شیشششششششش
#هر_کی_لایک_نکنه_عنتر_برقیه
۸.۷k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.