زمانی به خودم اومدم كه داشتم بين عادت و تظاهر دست و پا مي
زمانی به خودم اومدم كه داشتم بين عادت و تظاهر دست و پا ميزدم؛ به عقب برگشتم و فهميدم كه خودم رو بين تمام عادت ها و تظاهر به خوب بودنها گم كردم...
الان نميتونم خودم رو پيدا كنم و نميدونم بين كدوم نابودی جا موندم... فقط اينو ميدونم كه منه واقعی با فاصله خيلی زيادی ازم داره نابود ميشه و از بين ميره و من هيچ كاری از دستم برنمياد.
الان نميتونم خودم رو پيدا كنم و نميدونم بين كدوم نابودی جا موندم... فقط اينو ميدونم كه منه واقعی با فاصله خيلی زيادی ازم داره نابود ميشه و از بين ميره و من هيچ كاری از دستم برنمياد.
۲.۶k
۱۸ آذر ۱۳۹۹