دفعه ی آخری که می خواست برود به جبهه، دفترچه حساب پس اندا
دفعهی آخری که میخواست برود به جبهه، دفترچه حساب پساندازی را به من داد و گفت:«مادر! مبلغ هشت هزار تومان پسانداز دارم که خمسش را هم دادهام. پیشتان باشد؛ اگر احتیاج پیدا کردید، حتماً استفاده کنید.» گفتم:«نه مادر! بگذار باشد برای خودت. ممکن است به آن احتیاج پیدا کنی.» قبول نکرد و دفترچهی حساب پسانداز را گذاشت و رفت.
راوی: مادر شهید محمدکاظم کیانی از کرمان
راوی: مادر شهید محمدکاظم کیانی از کرمان
۱۱۳
۱۰ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.