مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

خدایی تویا هم خیلی خفن بوددد اصن رد کردههه

تویا توی داستان اوسیم‌ مثل داداش اوسیم بود😂 برای مثال:
کاملا بیخیال روی کاناپه لم داده بود و داشت انیمه نگاه میکرد . کیفیت کم میشد تا اینکه براش پیامک اومد. پیامک رو خوند اما اسم فرستنده رو ندید:
"مشترک گرامی اعتبار شما به پایان رسیده."
آهی کشید و رفت تا فیلم هایی که تو گالریش‌ داشت نگاه کنه که دوباره یه پیام دیگه از سمت همون فرستنده براش اومد:
"حتمی باید گوشیتو‌ بپوکونم تا ولش کنی؟!"
تازه اسم فرستنده رو خوند. با خنده از جاش بلند شد و رفت پیش دابی . دابی که دم در منتظر ایستاده بود " چه عجب" ای گفت و یه پاکت سفید به سمت هیمیکو گرفت.
"ببین این همه راه نیومدم که پول آب و گاز خونه رو بدما!"
اینو گفت و پاکتو‌ گرفت اما با دیدن نوشته ی روی پاکت خشکش زد.
<پذیرشنامه ی UA>
"چی؟! واقعا؟!"
دیدگاه ها (۵)

یکم فان

Melanie Martinez

ایناروووو

بیاید یکم میم بقولید

---### فصل دوم | پارت چهارمنویسنده: Ghazal صبح بعد از اون ش...

دو رقیب عشقیپارت ۱از زبان ا/ت:زنگ خورد، کتاب هام رو جمع کردم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط