فریاد می زنم

-فریاد می زنم
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی..
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست

یک دست بی صداست
دست من کمک ز دست شما می کند طلب،
فریاد من شکسته اگر در گلو
وگر فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم
فریاد می زنم.

#نیما_یوشیج
#deep_feeling
دیدگاه ها (۵)

شب که می‌‌شود مگر می‌‌شودبی‌خیال سکوت این در و پنجره‌ها شدچی...

-شهری ست ساکت،شهری ست تاریک.شهری که ستاره هایشچون تیر چراغ ب...

-همه ی ما محکوم به زنده بودن در گورستانی به نام دنیا هستیم.....

-سالها رفت و هنوزیک نفر نیست بپرسد از منکه تو از پنجره عشق چ...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

شب بود. سکوت خانه، سنگین‌تر از آن بود که یک سقف بتواند تحمل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط