پارت

پارت ۲
ویو ا.ت
هه به منپول تو جیبی هم نمیده بعد به این ۵۰۰هزار وون میده جالبه .. بعد از صبحانه رفتم پیش مادرم و گفتم:
+:مامان برای خوراکی مدرسه بهم پول میدی؟
×:الان ندارم برو از بابات بگیر
+:باشه
رفتم پیش بابام
+:بابا بهم برای خوراکی مدرسه پول میدی
ـ:یک بهم نگو بابا دو نه
+:ولی خوراکی ندارم
ـ:به من چه گمشو
کیفم رو برداشتم و به سمت دبیرستان حرکت کردم ... توی راه.. اون طرف خیابون ماشین بابام رو دیدم.....
دیدگاه ها (۲)

پارت ۳ویو همچنان ا.ت ماشین بابام اونور خیابون پارک کرد ... ف...

پارت ۴ویو باز هم ا.تبه کلاس که رسیدم رو باز کردم. و رفتم سر ...

پارت ۱ویو نویسندهبا صدای آلارم گوشیش از خواب بیدار شد. باز ه...

فیک :دختر منژانر:غمگین،احساسی،خانوادگیشخصیت ها (به همراه علا...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_232_سلام عزیزم صبحتون بخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط