می توانستم فراموشت کنم اما نشد

می توانستم فراموشت کنم، امّا نشد

زندگی یعنی همین، جبری به نامِ اختیار

#پوریا_شیرانی#تک_بیتی
دیدگاه ها (۱)

شعر می خوانی و دل می بری و می گذری...چشم می بندم و سر می روم...

چایی ات را میخوری با دیگران ای بی وفا... میرسی بر من سخن از ...

به کَنعانَم مَبر ای بَخت، مَن یوسف نِمیخواهَمببَر آنجا که کو...

دلها همه روشن گل یاد خداست آغشته به استقامت عاشوراستاین نخل ...

رفیق بود؛با او می توانستم بعد از گریه های بلند، از چیزهای کو...

زندگی یعنی دیدن لبخند عزیزانی کهدوستشان داریمزندگی یعنی شادی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط