تو زنی عادی نیستیتو خود ِ حیرتیگمانی!در آنچه می خواهد به ناگاه فرا رسد.چگونه در لحظه ی کشف و الهامآب از دل ِ سنگ بیرون می آوری ؟چگونه با تکان ِ مژه ایماه تنها را هزار هلال می کنی ؟