همیشه بهم میگفتمن این مدل موهاتو دوس ندارم دوس دارم موه

همیشه بهم میگفت:من این مدل موهاتو دوس ندارم. دوس دارم موهات فر باشه و طلایی. ولی موهای من لخت بود رنگشم مشکی. عاشقشون بودم دنبام توی موهام خلاصه میشد.ولی خوب اونو بیشتر از موهام دوس داشتم دوس نداشتم رنگو حالتشو عوض کنم.ولی عشقم بیشتر از موهام برام ارزش داشت .دیگ حاضر شدم قید موهامو بزنم و رفتم فرشون کردم با رنگ طلایی.عوض شده بودم اون ادم قبلی نبودم ولی شده بودم همونی ک اون میخواست.شب بود و میز شامو چیدم و چن تا شمع رو میز.فضا خیلی رمانتیک بود از در ک تومد تو دلشوره داشتم ولی خیلی خوشحال بودم چون اونی شدم ک میخواست.اومد جلو و دستشو فرو کرد لای موهام و با بغض گفت:(لعنتی تو هیش وقت مثه اون نمیشی.)
دیدگاه ها (۱)

اینو میبینین؟پارسال از این کارا زیاد میکردیم امسالم میخواییم...

اکیپم :)

اوخی^ـ^

اگه یع رفیق خوب داشته باشی دیگه چیزی کم نداری

شبی ک ولم کردی...اون شب بارون میبارید...یوری با قیافه ای شوک...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط