تنهایی من آن قدر بزرگ شده کهدیگر به من احتیاجی نداردهر ساعتی که دلش خواست می رودمی آیدپدرسوخته!حرف که گوش نمی دهد هیچتازه سرم داد هم می زندوقتی کارش دارممثل تو میماند!نمی ماندرسول ادهمی