یک روز

یک روز
از فکر کردن به تو دست می کشم !
می روم سراغ کارهای ناتمام :
شعرهای نگفته ...
نشست و برخاست با سایه ها ...
خیابان گردی های بی سلام ...
کارهایم که تمام شد ،
من می مانم و یک عالمه وقت ...
من می مانم
و تحمل ثانیه های سخت !
آن وقت می نشینم
و سر فرصت به تو فکر می کنم ...
دیدگاه ها (۱)

و تووووبهانه ی قشنگی شدی برای صبح بخیر هایمبرای شب زنده داری...

‏و تمام جهان هم که بگویندتو نیستیمن شهادت می‌دهمکه حضور داری...

هزاربار همکهاز این شانه به آن شانه بغلتیاین شب صبـح نمیشودوق...

ﺍﻭﻟﺶ ﺫﻭﻕ ﺩﺍﺭﯼ !ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻪ ...ﺯﻧﮓ ﻫﺎ ﺟﺎﺷﻮ ﺑﻪ ...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

بازگشت فرمانده

black flower(p,266)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط