من از جهان چه خواستم کمی نشستن و به ماه و آسمان نگاه کر

من از جهان چه خواستم؟! کمی نشستن و به ماه و آسمان نگاه کردن و کمی دویدن و به قله‌های دورها رسیدن و کمی سکوت کردن و صدای کائنات را شنیدن!...

- ‌‏چشم‌های اندکی خسته‌اش را در آب سرد غسل داد
دیدگاه ها (۱۱)

همه‌چیز می‌تواند مرا خوشحال کند، اما هیچ‌چیز نمی‌تواند غم مر...

موسیقی برای من چیزی است شبیه دریا! بر من چیره می‌شود، مجذوبم...

مرغ شب خوان که با دلم می خواندرفت و این آشیانه خالی ماندآهوا...

همسایهٔ کناری‌ام غمگینم می‌کند! زن و شوهر صبحِ زود بیدار می‌...

گاهی فقط نشستن کافیست....نه برای رسیدن بلکه برای شنیدن صدای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط