پارت ۲۸ص
دیدم که
+کوک؟
_سلام ات
+یا امام زاده بیژن این واقعیه
_اگه باشه چی ؟
+همینو کم داشتم
_چرا بدون خبر رفتی
+چون جلوم رو میگرفتی
_چرا داری ازم فرار میکنی؟
+کوک دیگه دوسم نداشته باش
_ههه مگه دست منه
+بیا هرچی هست رو تموم کنیم
_زده به سرت
+این برای جفتمونه
_اتت داری چی میگی من همه راهو به خاطرت اومدم فرانسه اون وقت ......
+ببخشید و ممنون
_ات صبر کن لطفا این چرتو پرتا چیه میگی
+نمیبینی هیچ کدوم با رابطه ی ما راحت نیستن
_تو چی...
نه میشد بگم راحتم نه میشد بگم نه ولی بلاخره باید تموم میشد
+منم راحت نیستم
_ات خواهش میکنم اینجوری نه ات ببین من یه روز خوش هم نداشتم من تازه بهت اعتراف کردم من..من دوست دارم خوشت میاد عذابم میدی چرا تنهام میزاری چرا نیمه راهی ولم میکنی من الان بیشتر از هر موقع دیگه بهت نیاز دارم ات
+تو میتونی زندگی خودتو بسازی کوک موفق باشی
_من زندگیم ساختم تو خرابش نکن ات نصف زندگیم با تو ساختم اگه بزاری بری کلش خراب میشه
+مراقب خودت باش
چشمام پر اب شدولی نمیشد برگردم و ببینه همینجوری راهمو رفتم
_اتتتت تورو خدااااا ات با تو ام
کوک
انگار تمام دنیا رو سرم خراب شد پاهام دیگه توان وایسادن نداشت نه فقط بخاطر ات تو این مدت خیلی بهم سخت گذشت حالا تنها کسی که پیشش اروم میشدم انگار یه ادم دیگه شده
تمام مشکلام وسط کافه گریه شدو ریخت
ات من باید ازش مراقبت میکردم بابام بابام نبابد بفهمه نقطه ضعفم تنها کیسه که دارم
رفتم هتل نزدیکای شب بود که در اتاق رو باز کردم رفتم تو نرسیدم به مبل که صدای زنگ خورد رفتم درو باز کنم ووکی اومد تو
---سلام ات
خودمو نگه نداشتم زدم زیر گریه ووکی اومد نزدیکم منم بدون فکر کردن بغلش کردم
---تو حالت خوبه
+ووکی احساس درد دارم
---کجات درد میکنه
دستش گرفتم گذاشتم رو قلبم مات نگام می کرد
---ات تو کسی رو دوست داری؟
+من من نمیخوام از دستش بدم
ووکی با حالت بغض نگام کرد
---منم وقتی تو تنهام گذاشتی قلبم درد میکرد
تازه فهمیدم من بغل کسی ام که بهم خیانت کرد
اومدم بیرون از بغلش و اشکام پاک کردم
---میتونم باهات حرف بزنم
+الان حالم خوب نیست ووکی
---باشه
+اهه بگو میشنوم
---هیچی من دیگه میرم
از روی زمین بلند شد دستم گرفت و روی مبل نشوند
تا جلوی عسلی رفت و با مکثی برگشت و اومد سمت منم منگ نگاش کردم که دستشو رو چشام گذاشت و منو بوسید.....
علامت ات+
علامت کوک_
علامت ووکی---
بچها شرط میزارم
۵۰ تا لایک ۲۰ تا کامنت
+کوک؟
_سلام ات
+یا امام زاده بیژن این واقعیه
_اگه باشه چی ؟
+همینو کم داشتم
_چرا بدون خبر رفتی
+چون جلوم رو میگرفتی
_چرا داری ازم فرار میکنی؟
+کوک دیگه دوسم نداشته باش
_ههه مگه دست منه
+بیا هرچی هست رو تموم کنیم
_زده به سرت
+این برای جفتمونه
_اتت داری چی میگی من همه راهو به خاطرت اومدم فرانسه اون وقت ......
+ببخشید و ممنون
_ات صبر کن لطفا این چرتو پرتا چیه میگی
+نمیبینی هیچ کدوم با رابطه ی ما راحت نیستن
_تو چی...
نه میشد بگم راحتم نه میشد بگم نه ولی بلاخره باید تموم میشد
+منم راحت نیستم
_ات خواهش میکنم اینجوری نه ات ببین من یه روز خوش هم نداشتم من تازه بهت اعتراف کردم من..من دوست دارم خوشت میاد عذابم میدی چرا تنهام میزاری چرا نیمه راهی ولم میکنی من الان بیشتر از هر موقع دیگه بهت نیاز دارم ات
+تو میتونی زندگی خودتو بسازی کوک موفق باشی
_من زندگیم ساختم تو خرابش نکن ات نصف زندگیم با تو ساختم اگه بزاری بری کلش خراب میشه
+مراقب خودت باش
چشمام پر اب شدولی نمیشد برگردم و ببینه همینجوری راهمو رفتم
_اتتتت تورو خدااااا ات با تو ام
کوک
انگار تمام دنیا رو سرم خراب شد پاهام دیگه توان وایسادن نداشت نه فقط بخاطر ات تو این مدت خیلی بهم سخت گذشت حالا تنها کسی که پیشش اروم میشدم انگار یه ادم دیگه شده
تمام مشکلام وسط کافه گریه شدو ریخت
ات من باید ازش مراقبت میکردم بابام بابام نبابد بفهمه نقطه ضعفم تنها کیسه که دارم
رفتم هتل نزدیکای شب بود که در اتاق رو باز کردم رفتم تو نرسیدم به مبل که صدای زنگ خورد رفتم درو باز کنم ووکی اومد تو
---سلام ات
خودمو نگه نداشتم زدم زیر گریه ووکی اومد نزدیکم منم بدون فکر کردن بغلش کردم
---تو حالت خوبه
+ووکی احساس درد دارم
---کجات درد میکنه
دستش گرفتم گذاشتم رو قلبم مات نگام می کرد
---ات تو کسی رو دوست داری؟
+من من نمیخوام از دستش بدم
ووکی با حالت بغض نگام کرد
---منم وقتی تو تنهام گذاشتی قلبم درد میکرد
تازه فهمیدم من بغل کسی ام که بهم خیانت کرد
اومدم بیرون از بغلش و اشکام پاک کردم
---میتونم باهات حرف بزنم
+الان حالم خوب نیست ووکی
---باشه
+اهه بگو میشنوم
---هیچی من دیگه میرم
از روی زمین بلند شد دستم گرفت و روی مبل نشوند
تا جلوی عسلی رفت و با مکثی برگشت و اومد سمت منم منگ نگاش کردم که دستشو رو چشام گذاشت و منو بوسید.....
علامت ات+
علامت کوک_
علامت ووکی---
بچها شرط میزارم
۵۰ تا لایک ۲۰ تا کامنت
۳۰.۳k
۰۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.