ای کاش چشمم نمی چرخید به سویت

ای کاش چَشمم نمی چرخید به سویت
ای کاش چَشمم نمی داشت تمنای رویت
ای کاش چَشمم نمی شد سرگشته ی نگاهت
اما چه کنم که در تلالو بیکران چَشمانت غرق شدم ، مدهوش شدم
چه کنم که نخواسته شدم آدمی دلباخته به چَشمان تو ، نگاه تو
چه کنم با این چَشمانم که هر لحظه و هر جا فریادی خاموش از تو سر می زند و می نوازد
چه باید بکنم؟؟
چه؟؟
اما بی شک این را بدان تا آن دم که چَشمانت نظاره گر جهان است
این چَشمانم پی چَشمانت بی تاب است. #مینا_صوفی
دیدگاه ها (۳)

همیشه بخشی از آدم جایی جا می ماندآدم میروداما بخش مهمی از او...

🌙 #شب_نامهمیخواستم از دلتنگی بگم؛هی نوشتم و پاک کردم،هی نوش...

دوستت دارم،نه مثل قهرمان رمان های قدیم؛دوستت دارم،نه مثل عاش...

عطر پرتقال می گیرد نفسم...از تو که می گویم...نارنجی می شود د...

عبادت🤲همه‌ی عبادت منی؛آن زمانی که تمنای تو را دارمتو نمازی، ...

عبادت🤲🍃همه‌ی عبادت منی؛آن زمانی که تمنای تو را دارمتو نمازی،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط