عاشقانه
#عاشقانه
ساحل رود کارون و من و دستان تو
در هوای خیس باران ... آی می چسبد نگو ...
اتفاق تازه ای رخ می دهد با لمس تو
در درون من کماکان ... آی می چسبد نگو ...
گرمی آغوش تو با آن همه ناز و نفس
در دل برف زمستان ... آی می چسبد نگو ...
بوسه های گاه و بیگاه من از لب های تو ...
بوسه بازی فراوان ... آی می چسبد نگو ...
من فریبت می دهم با شیطنت های غزل
دلفریبی های شیطان ... آی می چسبد نگو ...
ساحل زیبای بارانی و بازی های ما
در میان بغض طوفان ... آی می چسبد نگو ...
من غزل خوان دو چشمان سیاهت باشم و
صورت ماه تو خندان ... آی می چسبد نگو ...
روسری از روی سر افتاده در آغوش باد
زلف در بادت پریشان ... آی می چسبد نگو ...
در میان موج دریا و من و کولاک عشق
لمس احساس تو عریان ... آی می چسبد نگو ...
#پیام_هاشمی
ساحل رود کارون و من و دستان تو
در هوای خیس باران ... آی می چسبد نگو ...
اتفاق تازه ای رخ می دهد با لمس تو
در درون من کماکان ... آی می چسبد نگو ...
گرمی آغوش تو با آن همه ناز و نفس
در دل برف زمستان ... آی می چسبد نگو ...
بوسه های گاه و بیگاه من از لب های تو ...
بوسه بازی فراوان ... آی می چسبد نگو ...
من فریبت می دهم با شیطنت های غزل
دلفریبی های شیطان ... آی می چسبد نگو ...
ساحل زیبای بارانی و بازی های ما
در میان بغض طوفان ... آی می چسبد نگو ...
من غزل خوان دو چشمان سیاهت باشم و
صورت ماه تو خندان ... آی می چسبد نگو ...
روسری از روی سر افتاده در آغوش باد
زلف در بادت پریشان ... آی می چسبد نگو ...
در میان موج دریا و من و کولاک عشق
لمس احساس تو عریان ... آی می چسبد نگو ...
#پیام_هاشمی
- ۱۳.۷k
- ۱۲ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط