قبلنا عاشق شدم رفتم تو اتاق در هم
قبلنا عاشق شدم، رفتم تو اتاق در هم
روی خودم بستم
بعد یک ساعت گفتن بیا شام بخور
گفتم من دیگه هیچی نمیخورم میخوام با درد خودم بمیرم
گفتن شام مهوه (مهیاوه) هستش، با جیغ در...
حرفش تموم نکرده بود که پریدم روی سفره
بالاخره ادم نباید عشق واقعیش نادیده بگیره
درست نمی گم؟
#اچمی#اچمستان
#زبان_اچمی#اچمی_ها#طنز#مهوه#مهیاوه
روی خودم بستم
بعد یک ساعت گفتن بیا شام بخور
گفتم من دیگه هیچی نمیخورم میخوام با درد خودم بمیرم
گفتن شام مهوه (مهیاوه) هستش، با جیغ در...
حرفش تموم نکرده بود که پریدم روی سفره
بالاخره ادم نباید عشق واقعیش نادیده بگیره
درست نمی گم؟
#اچمی#اچمستان
#زبان_اچمی#اچمی_ها#طنز#مهوه#مهیاوه
- ۱.۲k
- ۲۷ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط