تو را

#تـو را ...
از میـانِ تـمامِ ڪسانی ڪه
پشتِ #نقابـے یڪ شڪل
و یڪ رنگ پنهان شده بودند ...
انتخاب ڪردم....

انتخابِ سـختے بـود.
دیدگاه ها (۱)

زمستان است دیگر ،دل زمین به برف گرم استدل من به تو

همین ڪه هر شبخیالم از ‌تــــــو پُر است؛شڪر میڪنمڪه خدا مرا ...

دل سپردن به توورق میزنم دلم رادر ازدحام سکوت خاکستری جااانا

تو در من بودےو من هر روز سراغت را میگرفتم ...بدنبالت میگشتم ...

{سناریوی شماره ۸}|| پارت سی و یکم ||نام سناریو:《 قلبی از سنگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط