نا پدری خشن مافیا ی من
نا پدری خشن مافیا ی من
پارت ۶
ویو تهیونگ
رفتم جلوی ا.ت و انگشت شستم رو لبش کشیدم
_خیلی نرمه شاید مزه خوبی داشته باشه
+.....(شوک کرده)
از چونه ا.ت گرفتم میخواستم ببوسمش که گوشیم زنگ خورد
_آه لعنتی
ویو ا.ت
دیدم تهیونگ رفتم اون ور با تلفن حرف بزنه منم تو شوک بودم چرا تهیونگ همچین کاری کرد نکنه عاشقم شده ؟
آروم به خودم چک کوچیکی ازم نه ا.ت این فکر خیال نکن چرا نا پدری تو عاشق دختری پرورشگاهی بشه
_ا.ت
ناگهان حواسم نبود روغن داغ ریخت رو کمرم و از شدت سوزش جیغ زد.
_ا.ت خوبی؟(نگران)
+نه (گریه )
ویو تهیونگ
ا.ت برآید استایل بغل کردم بردم سمت حموم و ا.ت نشوندم روی صندلی رفتم جبعه کمک اولی آوردم......
ساعت ۱۴ میزارم ادامه شو
پارت ۶
ویو تهیونگ
رفتم جلوی ا.ت و انگشت شستم رو لبش کشیدم
_خیلی نرمه شاید مزه خوبی داشته باشه
+.....(شوک کرده)
از چونه ا.ت گرفتم میخواستم ببوسمش که گوشیم زنگ خورد
_آه لعنتی
ویو ا.ت
دیدم تهیونگ رفتم اون ور با تلفن حرف بزنه منم تو شوک بودم چرا تهیونگ همچین کاری کرد نکنه عاشقم شده ؟
آروم به خودم چک کوچیکی ازم نه ا.ت این فکر خیال نکن چرا نا پدری تو عاشق دختری پرورشگاهی بشه
_ا.ت
ناگهان حواسم نبود روغن داغ ریخت رو کمرم و از شدت سوزش جیغ زد.
_ا.ت خوبی؟(نگران)
+نه (گریه )
ویو تهیونگ
ا.ت برآید استایل بغل کردم بردم سمت حموم و ا.ت نشوندم روی صندلی رفتم جبعه کمک اولی آوردم......
ساعت ۱۴ میزارم ادامه شو
- ۱۴.۱k
- ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط