روشنایی پس از تاریکی
روشنایی پس از تاریکی
پارت 16
+خب دیگه بریم
*باش
رفتیم رسیدیم خونه ی میای هرزه خوشبختانه تنها زندگی میکرد و بادیگاردم نداش پس کارمون اسون بود درو با سنجاق سر ا/ت باز کردم و اروم رفتیم تو اتاقش
*ته الان باید چجوری بکشیمش؟(اروم)
+اوممم اسلحه؟(اروم)
*نه لیاقتشو نداره که بدون عذاب بمیره(اروم)
+اوممم راست میگی(اروم)
*خب من یه ایده دارم تو فیلما همیشه طرف رو میبرن میبندن توی انبار بعدش بهش امپول هوا تزریق میکنن(اروم و با شوق)
+ا/ت؟ دارم بهت شک میکنم قاتل سریالی چیزی هستی؟ (اروم)
*عههه نه خیر فقط تو فیلم دیده بودم(خودتون بفهمید دیگه اروم حرف میزنن)
+خیلی خب پس
دستمالو گذاشتم جلو دهن میا بدار شد یکم تقلا کرد بعد بیهوش شد براید استایل میا رو بقل کردم بردیمش انبار متروکه ی بیرون از شهر
ویو میا
با سردرد بیدار شدم دیدم دستام و پاهام به یه صندلی بستس توی انبار متروکه ام
+به به ببین کی بیدار شده(با پوزخند)
(علامت میا::)
::ولم کن بزار برم(با تندی)
+نه دیگه الان وقت انتقامه(با پوزخند)
*سلام علیکم هرزه خانم(پوزخند)
::هرزه خودتی عوضی
*اوممم زبون درازی به من؟ عاقبت خوشی نداره هاااا(با تمسخر)
::مثلا چه غلطی میخوای کنی؟ ها؟(با پوزخند و غرور)
*بهت نشون میدم(با پوزخند) چاگیا میشه برام بیاریش
+حتما کوئین(با لبخند)
ویو ا/ت
رفتم سمت اون هرزه معلوم بود خیلی ترسیده هه حقشه
*اومممم حرف اخری نداری؟
::توروخدا بزار برم غلط کردم خواهش میکنم(با مظلومیت)
*اوممم شرمنده
اروم امپولو نزدیک رگش کردم
چشاشو بسته بود ترسیده بود
+چشاتو باز کن هرزه(با داد)
::با.. باشه اهههههههع
بهش تزریق کردم که یواش یواش چشاش بسته شد و دیگه نفس نمیکشید
+کارت خوب بود لیدی(با خنده)
*اوممم ممنون مصتر کیم(با خنده و شوخی)
داشتیم میرفتیم خونه که...
________________&________________
شرطا:6 تا کامنت5 تا لایک
کامنت تکراری هم نمیشه زور نزنین🗿😂
ماچ بای🗿💜
پارت 16
+خب دیگه بریم
*باش
رفتیم رسیدیم خونه ی میای هرزه خوشبختانه تنها زندگی میکرد و بادیگاردم نداش پس کارمون اسون بود درو با سنجاق سر ا/ت باز کردم و اروم رفتیم تو اتاقش
*ته الان باید چجوری بکشیمش؟(اروم)
+اوممم اسلحه؟(اروم)
*نه لیاقتشو نداره که بدون عذاب بمیره(اروم)
+اوممم راست میگی(اروم)
*خب من یه ایده دارم تو فیلما همیشه طرف رو میبرن میبندن توی انبار بعدش بهش امپول هوا تزریق میکنن(اروم و با شوق)
+ا/ت؟ دارم بهت شک میکنم قاتل سریالی چیزی هستی؟ (اروم)
*عههه نه خیر فقط تو فیلم دیده بودم(خودتون بفهمید دیگه اروم حرف میزنن)
+خیلی خب پس
دستمالو گذاشتم جلو دهن میا بدار شد یکم تقلا کرد بعد بیهوش شد براید استایل میا رو بقل کردم بردیمش انبار متروکه ی بیرون از شهر
ویو میا
با سردرد بیدار شدم دیدم دستام و پاهام به یه صندلی بستس توی انبار متروکه ام
+به به ببین کی بیدار شده(با پوزخند)
(علامت میا::)
::ولم کن بزار برم(با تندی)
+نه دیگه الان وقت انتقامه(با پوزخند)
*سلام علیکم هرزه خانم(پوزخند)
::هرزه خودتی عوضی
*اوممم زبون درازی به من؟ عاقبت خوشی نداره هاااا(با تمسخر)
::مثلا چه غلطی میخوای کنی؟ ها؟(با پوزخند و غرور)
*بهت نشون میدم(با پوزخند) چاگیا میشه برام بیاریش
+حتما کوئین(با لبخند)
ویو ا/ت
رفتم سمت اون هرزه معلوم بود خیلی ترسیده هه حقشه
*اومممم حرف اخری نداری؟
::توروخدا بزار برم غلط کردم خواهش میکنم(با مظلومیت)
*اوممم شرمنده
اروم امپولو نزدیک رگش کردم
چشاشو بسته بود ترسیده بود
+چشاتو باز کن هرزه(با داد)
::با.. باشه اهههههههع
بهش تزریق کردم که یواش یواش چشاش بسته شد و دیگه نفس نمیکشید
+کارت خوب بود لیدی(با خنده)
*اوممم ممنون مصتر کیم(با خنده و شوخی)
داشتیم میرفتیم خونه که...
________________&________________
شرطا:6 تا کامنت5 تا لایک
کامنت تکراری هم نمیشه زور نزنین🗿😂
ماچ بای🗿💜
۵.۴k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.